سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از قدر پرسیدند ، فرمود : ] راهى است تیره آن را مپیمایید و دریایى است ژرف بدان در میائید ، و راز خداست براى گشودنش خود را مفرسایید . [نهج البلاغه]
 

 
   

موعد عیدانه شد... - هنوز هم تشنه ی تشنگی ام
 
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:0بازدید دیروز:13
 

دختر کویر :: 85/9/12::  9:3 صبح

یادمه هنوز...

اون موقع که رفتن سخت شد و نگاهی که حسابی گیر کرده بود بین گیر ودار ظریحت.

قراری قرار شد بینمان یادت هست؟؟؟..

دل گفت چالش کنم...یک جایی همان گوشه کنار هاس...می دانم ،حلال است..پس گم نمی شود...

همان جاست و من ایجا...همین است که عجیب هوای پنجره های فولادی ات را دارم...هوای گره خوردن ..آخر من خودم یک حاجتم.

وحسی که مرا تا ان حوالی می کشاند...

یک نظر ...یک سلام...وباز من و دل تنگی های همیشگی.

دانسته ای که به هوای ضمانتت است که آهو شدم و فراری ...حسابی بیقراری..ترسیده و رمیده...

موعد عیدانه شد...

همین روز ها بود که به دنیا آمدی؟؟؟

عجب تو که هیچ وفت به هیچ چیز این دنیا نیامدی!!!

تولدت مبارک..

 



:: RSS ::
::تعداد کل بازدیدها::

98212

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::درباره من::
موعد عیدانه شد... - هنوز هم تشنه ی تشنگی ام
دختر کویر
ساقه ی صبح بودم ،در خونزدم نشاندند ودر زیر نور سبزم رویاندند،و نهالی شدم بی قرار روییدنو سر شار شکفتن و آرزومند شکوفه بستن و شور و شوق صدها جوانه در من بیتاب ....
::لوگوی من::
موعد عیدانه شد... - هنوز هم تشنه ی تشنگی ام
::از خودمونن ::





::وضعیت من در یاهو::
::یادم تو را فراموش ::
::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو
::اشتراک::